هرمز موزیک



(برای دیدن مطلب کلیک کنید)





دانلود آهنگ جدید دانلود فیلم جدید خبر جدید

جنگنده‌های اف-۳۵ در تمام جهان زمینگیر شدند عکس

جنگنده‌های اف-۳۵ در تمام جهان زمینگیر شدند/ عکس

به نقل از رویترز، پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) روز پنجشنبه اعلام کرد که تمامی هواپیماهای اف-35 در آمریکا و دیگر نقاط جهان زمینگیر شده اند.

به گفته سخنگوی پنتاگون، پرواز این جنگنده پیشرفته ساخت کارخانه لاکهید مارتین، به منظور بررسی لوله های سوخت آن متوقف شده است.

جنگنده‌های اف-۳۵ زمینگیر شدند

این بازرسی ها پس از انتشار گزارش اولیه در مورد سقوط یک فروند اف-35 بی در ایالت کارولینای جنوبی آمریکا در روز 8 سپتامبر اتفاق می افتد. هواپیمای سقوط کرده جزو مدل های با قابلیت برخاستن و فرود در باند کوتاه بود.

قرار است شرکت لاکهید مارتین 91 فروند اف-35 را در سال جاری میلادی به خریداران تحویل دهد.

طراحی و ساخت اف-35 به عنوان پرهزینه ترین برنامه تسلیحاتی ایالات متحده شناخته می شود که حدود 406 میلیارد دلار خرج برداشته است.

2323


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

حداقل سه کشته در انفجار مهیب بغداد

بین الملل > خاورمیانه - فرتاک نوشت: پایتخت عراق پنجشنبه شب شاهد انفجاری مهیب بود که حداقل سه قربانی در پی داشته است. این انفجار در ساعات ابتدایی پنجشنبه شب رخ داده است.

رسانه‌های عراقی شامگاه پنجشنبه از وقوع انفجار شدیدی در شهر بغداد، پایتخت عراق خبر دادند.

 شبکه سومریه به نقل از منبع امنیتی که نخواست نامش فاش شود، اعلام کرد که این انفجار در شرق شهر بغداد رخ داده است و بر اثر آن سه تن کشته و تعدادی دیگر زخمی برجای شده‌اند.

به گفته این منبع، نیروهای امنیتی بعد از این حادثه، محل انفجار را کاملا محاصره کرده و اجساد زخمی‌ها و کشته‌ها را به مراکز درمانی منتقل شده‌اند.

وب‌سایت خبری «شفق» نیز با اعلام این خبر نوشت که انفجار تروریستی امشب در بازار قدیمی «المیت» واقع در منطقه «البلدیات» بغداد رخ داده است.

هنوز تا لحظه تنظیم این خبر کسی یا گروهی مسئولیت این انفجار را برعهده نگرفته است.

4141


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

پنج اپلیکیشن که می‌توانند جایگزین Photos در ویندوز 10 شوند

در ویندوز ۱۰، اپلیکیشن قدیمی Photo Viewer جای خود را به اپلیکیشن جدیدی به نام Photos داده است. متاسفانه بسیاری از کاربران این اپلیکیشن را نمی‌پسندند و شاید به دنبال اپلیکیشنی جایگزین برای تماشای عکس‌هایشان باشند.

در این مطلب می‌خواهیم پنج نرم افزار مفید برای جایگزین کردن Photos در ویندوز ۱۰ را معرفی کنیم. اگر شما هم یکی از افرادی هستید که از اپلیکیشن پیش فرض ویندوز ۱۰ برای تماشای عکس‌ها لذت نمی‌برید، این مطلب را از دست ندهید.

۱. Faststone Image Viewer

اگر از نرم افزار Picasa استفاده کرده باشید، احتمالا با FastStone به راحتی ارتباط برقرار خواهید کرد. این نرم افزار از فرمت‌های بسیار زیادی نظیر JPEG، GIF، RAW، PSD و بسیاری دیگر پشتیبانی می‌کند و قطعا می‌تواند انتخاب مناسبی برای شما باشد. بر خلاف اپلیکیشن Photos‌ این نرم افزار از سرعت بسیار مطلوبی برخوردار است.

وقتی این نرم افزار را اجرا می‌کنید، با لیستی از عکس‌ها و فولدر‌های سیستم خود مواجه خواهید شد. شما می‌توانید با غیر فعال کردن پیش نمایش عکس‌ها وقتی یک عکس را اجرا می‌کنید به سرعت به صورت تمام صفحه عکس را مشاهده کنید. در این حالت با بردن نشانگر موس به کناره‌های تصویر می‌توانید گزینه‌های مورد نیاز برای ویرایش عکس را هم مشاهده کنید.

با استفاده از این نرم افزار شما همه‌ی گزینه‌های اصلی برای ویرایش عکس نظیر قطع کردن تصاویر، چرخاندن، تار کردن، تغییر رنگ و حتی حاشیه‌نویسی را هم خواهید داشت. لازم به ذکر است که این نرم افزار به طور کامل رایگان است.

۲. IrfanView

یکی از قدیمی ترین نرم افزار‌های مشاهده‌ی عکس IrfanView نام دارد. IrfanView اپلیکیشنی مناسب و سریع برای ویرایش و مشاهده‌ی عکس‌ها به شمار می‌رود. دلیل اصلی محبوبیت زیاد این نرم افزار، سادگی بیش از اندازه‌ی آن است.

بعد از دانلود کردن این نرم افزار شما با دو آیکون میانبر در صفحه‌ی دسکتاپتان مواجه خواهید شد: IrfanView و IrfanView Thumbnails. اگر می‌خواهید عکس‌های خود را در اندازه‌های بند انگشتی یا اصطلاحا Thumbnails مشاهده کنید می‌توانید گزینه‌ی دوم را انتخاب نمایید.

۳. Xnview

نرم افزار XnView یکی دیگر از بهترین جانشینان Photos ویندوز ۱۰ به شمار می‌رود. با استفاده از این نرم افزار می‌توانید به ویرایش عکس‌های خود بپردازید. این نرم افزار شباهت‌های زیادی به FastStone Image Viewer دارد اما تا حدودی ویژگی‌های محدود تری را ارائه می‌کند.

این نرم افزار به شما اجازه می‌دهد که عکس‌ها را در چند تب مختلف باز کنید. مثل باز کردن چند صفحه در مرورگر اینترنت. این اپلیکیشن از بیش از ۵۰۰ فرمت مختلف عکس پشتیبانی می کند و ابزار پایه‌ای برای ویرایش عکس‌ها را در اختیارتان قرار خواهد داد. علاوه بر این، این ابزار از طراحی‌های مختلفی بهره‌مند شده است که می‌توانید از میان آن‌ها طراحی مورد نظرتان را انتخاب کنید.

۴. Nomacs

نرم افزار Nomacs یکی از بهترین نرم افزار‌های متن باز دنیاست. وقتی برای اولین بار از این نرم افزار استفاده کنید، شاید خیلی تحت تاثیرش قرار نگیرید. اما به مرور زمان و آشنا شدن با ویژگی‌هایی که ارائه می‌کند به زودی به آن علاقمند خواهید شد.

بر خلاف نرم افزار‌های دیگر Nomacs از نمایش فولدری به صورت پیش فرض پشتیبانی نمی‌کند و برای این اتفاق باید ابتدا این ویژگی را از بخش تنظیمات فعال کنید. این نرم افزار هم مثل بسیاری دیگر از نرم افزار‌های مشاهده‌ی تصاویر از ابزار‌های پایه‌ای برای ویرایش عکس‌ها پشتیبانی می‌کند.

۵. Apowersoft Photo Viewer

نرم افزار Powersoft دارای تفاوت‌های جزئی با دیگر نرم افزار‌های این لیست است. این نرم افزار به هیچ عنوان از نمایش فولدری پشتیبانی نمی‌کند اما وقتی یکی از عکس‌ها را با استفاده از این اپلیکیشن اجرا می‌کنید، بقیه‌ی عکس‌های داخل آن فولدر را به صورت تصاویر بند انگشتی زیر تصویر اصلی نمایش خواهد داد.

این اپلیکیشن از ابزار بسیار قدرتمندی برای ویرایش عکس‌ها بهره می‌برد که در پنجره‌ای جداگانه اجرا می‌شود. محیط کاربری این نرم افزار شباهت‌های زیادی با نرم افزار Paint مایکروسافت دارد اما دارای ویژگی‌های بیشتری نظیر Pixelate و Sharpen است.

آموزش تغییر نرم افزار پیش فرض مشاهده‌ی تصاویر در ویندوز ۱۰

در این بخش تصمیم گرفتیم نحوه‌ی رهایی از نرم افزار پیش فرض مشاهده‌ی تصاویر ویندوز ۱۰ یعنی اپلیکیشن Photos را توضیح دهیم. این اتفاق به سادگی قابل انجام است.

گام اول: به بخش تنظیمات کامپیوتر خود بروید و سپس Apps را بزنید.

گام دوم: سپس روی Default apps Option کلیک کنید.

گام سوم: حالا روی Photo Viewer در بخش Default apps کلیک کنید و سپس نرم افزار مورد نظر خود را جایگزین آن نمایید.

لازم به ذکر است که می‌توانید اپلیکیشن مورد نظر خود را تنها برای برخی از فرمت‌های خاص اجرا کنید. برای این کار کافیست روی عکس مورد نظر کلیک راست کرده و سپس گزینه‌ی Open with را بزنید. سپس گزینه‌‌ی Choose Another app را انتخاب کرده و اپلیکیشن مورد نظر خود را انتخاب کنید. به یاد داشته باشید که گزینه‌ی Always use this app را هم فشار دهید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

سود باورنکردنی شرکت سازنده مجموعه گرند تور در سال 2017

گرند تور را می توان محبوب ترین مستند خودرویی حاصل حاضر جهان دانست. این برنامه تلویزیونی توسط شرکتی به نام Chump Holdings که توسط جرمی کلارکسون، جیمز می، ریچارد هموند و اندی ویلمن پایه گذاری شده، تولید می شود.

بر اساس گزارش اخیری که منتشر شده، این شرکت در سال گذشته بدون احتساب مالیات سودی برابر با 7.6 میلیون پوند (معادل 9.99 میلیون دلار) به جیب زده است. از این رقم ظاهرا چیزی در حدود 1.5 میلیون پوند (معادل 1.97 میلیون دلار) به عنوان مالیات کسر خواهد شد.

نکته جالب توجه اینکه سود کمپانی Chump Holdings با سود آمازون که نقش تهیه و توزیع کننده را بر عهده دارد، تقریبا برابری می کند.

آنطور که گردش مالی این کمپانی نشان می دهد، سال گذشته درآمدی 26 میلیون پوندی (معادل 34.18 میلیون دلاری) عاید آن شده است. از میان عوامل، 4 مدیر و بنیانگذار اصلی با مجموع پرداخت 5.2 میلیون پوند (معادل 6.83 میلیون دلار) بیش از بقیه حقوق دریافت کرده اند. به بقیه کارکنان هم که شامل 27 نفر می شوند، در مجموع 3 میلیون پوند (معادل 3.94 میلیون دلار) پرداخت شده است.

بد نیست اشاره کنیم سال گذشته گرند تور پس از سریال کمدی Friends دومین برنامه تلویزیونی پر بیننده در بریتانیا بود. نکته جالب توجه اینکه مت لبلانک که یکی از بازیگران اصلی این سریال محسوب می شود، در مستند خودرویی رقیب یعنی تاپ گیر مشغول به کار است.

نخستین فصل از گرند تور توسط 27 درصد از مشترکین آمازون پرایم مشاهد شد، در فصل دوم، 5 درصد از این میزان کاسته شده و رقم مذکور به 22 درصد کاهش یافت. البته این موضوع لزوما به معنای ریزش مخاطبین فصل دوم گرند تور نیست، زیرا ممکن است بر آمار مشترکین آمازون پرایم اضافه شده و فقط نسبت مخاطبین گرند تور به کل مشترکین دستخوش تغییر شده باشد.

ناگفته نماند آمازون در سال 2015 با قراردادی 160 میلیون پوندی (معادل تقریبا 210 میلیون دلار) برای سه فصل با سه مجری اخراجی تاپ گیر وارد همکاری شد. پس از دو فصل پر فراز و نشیب، عوامل گرند تور در حال تهیه فصل سوم هستند. انتظار می رود پخش این فصل از ماه نوامبر یا دسامبر امسال آغاز شود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تریلر جدید بخش Blackout بلک آپس 4 منتشر شد؛ بتل رویال با چاشنی کال او دیوتی

تریلر جدیدی از بخش بتل رویال بازی Call of Duty: Black Ops 4 که با نام Blackout شناخته می‌شود منتشر شده که صحنه‌های پرهیجانی را از رقابت‌های این بخش بازی به نمایش می‌گذارد.

اگر اخبار مربوط به جدیدترین نسخه از سر ی کال او دیوتی را طی ماه‌های اخیر دنبال کرده باشید، قطعا می‌دانید که برای تمرکز روی بخش آنلاین بازی، سازندگان بلک‌آپس 4 در استودیو تری‌آرک قید بخش داستانی بازی را زده‌‌اند.

یکی از اصلی ترین بخش‌های آنلاین بازی، حالت بتل رویال آن با نام Blackout خواهد بود که مبارزات سریع و شوتینگ مثال زدی سری کال او دیوتی را با مبارزات هیجان انگیز بازی‌های بتل رویال ترکیب می‌کند. در حال حاضر و با توجه به مدت محدودی که بتای این بخش در دسترس کاربران قرار گرفت، بسیاری از حالت بلک‌آوت بازی راضی هستند و به نظر بخش زیادی از کاربران نسخه امسال کال آو دیوتی در این بخش خواهد گذشت.

بر اساس این تریلر و تصویری که مدتی پیش از نقشه بخش Blackout منتشر شده بود، این نقشه از ۵ منطقه متفاوت بهره خواهد برد که در آن 80 نفر به صورت همزمان با یکدیگر به رقابت خواهند پرداخت. این قسمت‌های مختلف شامل مناطق جنگلی، بیابانی و شهری و حتی خط ساحلی می‌شوند.

البته تری‌آرک اعلام کرده که تعداد افراد حاضر در بخش بلک‌آوت بازی همان‌طور که در حال حاضر از ۱۰۰ نفر به ۸۰ نفر کاهش پیدا کرده، ممکن است بازهم بر اساس بازخورد کاربران تغییر کند. این استودیو پیش از این هم قول داده بود که پشتیبانی قدرتمندش از این عنوان باعث خواهد شد کاربران بتوانند تا سال‌ها به تجربه بلک‌آپس 4 بپردازند.

بازی Call of Duty: Black Ops 4 فردا برای پلی استیشن 4، ایکس باکس وان و پی سی عرضه خواهد شد. در ضمن ساعاتی پیش هم سیستم مورد نیاز برای اجرای این عنوان مشخص شد که بری اطلاع از آن‌ می‌توانید به این پست مراجعه کنید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

10 خودرو پر فروش بازار انگلیس؛ از فولکس واگن تا مرسدس بنز

تا به اینجای سال میلادی جاری در حدود 720 هزار دستگاه خودرو در بریتانیا سفارش داده شده است. اگرچه شواهد از کاهش فروش خودرو به نسبت سال گذشته خبر می دهد اما در همین سال مدل های جدید توانسته اند جای پای خوبی در این بازار پر رقابت برای خود باز کنند. همانند گذشته خودروهای هاچبک محبوب ترین سگمنت در انگلستان به شمار می روند، اما کراس اورهای شهری نیز به سرعت بسیار زیاد در حال نزدیک شدن به آمار فروش هاچبک ها هستند. در ادامه با ما همراه باشید تا با 10 خودروی پر فروش بازار انگلستان تا ماه مارچ 2018 آشنا شویم:

1.فورد فیستا 32.808 دستگاه

فیستا برای ده های متوالی محبوب ترین خودروی بازار انگلستان بوده و به نظر نمی رسد ذائقه خریداران بریتانیایی در این زمینه چندان تغییر کرده باشد. با این که این خودرو ارزان ترین انتخاب در کلاس خود به شمار نمی رود اما میزان فروش آن اختلاف معنا داری با دیگر رقبای خود دارد. مجله اتوکار انگلستان به این خودرو از 5 ستاره 4.5 ستاره را داده است. سواری، هندلینگ، کیفیت قطعات اتاق و عملکرد نرم موتور در بازه های طولانی  از نکات مهم این خودرو است.

2.فولکس واگن گلف 21.203 دستگاه

گلف یکی از رهبران همیشگی و پای ثابت اکثر لیست های پر فروش ترین خودروها در بازارهای مختلف اروپایی به شمار می رود. با این که سازنده آن یعنی فولکس واگن فشارهای بسیار زیادی را به دلیل تقلب های زیست محیطی موسوم به دیزل گیت را تجربه کرده است و در بازار انگلستان خودروهای دیزلی بخش اعظم فروش را به خود اختصاص می دهند، اما نسل هفتم گلف و به خصوص مدل فیس لیفت تازه از راه رسیده آن، طبق اعلام مجله اتوکار بهترین هاچبک فعلی جهان لقب گرفته است و همین مسئله به خوبی نشان دهنده فروش و محبوبیت بسیار بالای این مدل است.

3.نیسان قشقایی 12.018 دستگاه

12 سال از زمانی که نیسان اولین کراس اور خود را به ما نشان داد می گذرد. در واقع خودروهای کراس اور با ابعادی در حدود یک هاچبک اما در ظاهر یک خودروی شاسی بلند به بازار وارد شدند و خریداران بسیار زیادی را به سمت خود جلب کردند. نیسان را به نوعی می توان اولین شرکت خودروسازی در این زمینه با عرضه مدل های جوک و قشقایی قلمداد کرد. به همین دلیل در حال حاضر محبوب ترین شاسی بلند بازار بریتانیا، محصول این شرکت است. نسل دوم این خودرو در سال 2014 معرفی شد و نیسان با حفظ قابلیت هایی همچون: دینامیک بالای رانندگی، صرفه اقتصادی از لحاظ مصرف سوخت، سطح تجهیزات پایه ای بالا و... توانسته از مجله اتوکار 4.5 ستاره از 5 ستاره را دریافت کند. پس فروش بالای مدل قشقایی این کمپانی بسیار طبیعی به نظر می رسد.

4.فورد فوکس 15.560 دستگاه

فوکس تجربه سواری خیره کننده ای را از زمان معرفی اش نشان داده است. این خودرو در سال 1998 جایگزین مدل اسکورت شد. با قیمت مناسب سواری این خودرو در جاده ها خیره کننده بود. این خودرو در نسل های گذشته خود به قدری خوب ظاهر شده بود که ما حتی از دینامیک رانندگی آخرین نسل آن کمی  نا امید شدیم. با اینحال فوکس همچنان خودروی کاملی است و از نظر ظاهر، مصرف سوخت بهینه موتور و... از بهترین های بازار به شمار می رود. کیفیت خودرو به نسبت قیمت آن در سطح بسیار بالایی قرار دارد.

5.واکسهال کورسا 15.532 دستگاه

برند واکسهال از شرکت های سنتی و داخلی بازار انگلستان به شمار می رود که چندی پیش به گروه PSA (پژو-سیتروئن) واگذار شد. واکسهال کورسا در واقع همان اپل کورسا است که در بازار انگلستان با این برند عرضه می شود. (همانطور که داچیا ساندرو و داستر در ایران با برند رنو عرضه می شوند.) این خودرو رقیب اصلی فیستا به شمار می رود و نسل فعلی آن در سال 2014 میلادی معرفی شده است. کورسا برای تمامی افراد گزینه ای برای عرضه دارد. از موتور 74 اسب بخاری به عنوان ارزان ترین مدل تا موتور 1.4 لیتری و مدل VXR با حداکثر قدرت 202 اسب بخار همگی در دسترس خریداران آن هستند. قیمت بسیار رقابتی، تجربه سواری خوب، طراحی مناسب و فضای سخاوت مندانه توانسته است این خودرو را در لیست دهگانه ما قرار دهد. گرچه این خودرو به مقدار بسیار زیادی از صدر جدول دور شده است. به همین دلیل و در راستای کسب سهم بیشتری از بازار نسل جدید واکسهال کورسا در سال 2019 معرفی خواهد شد و به احتمال بسیار زیاد شاهد رقابت این مدل در رده های بالاتر جدول خواهیم بود.

6.فورد کوگا 13.096 دستگاه

دومین کراس اور (SUV) پر فروش کوگا بوده که در جایگاه ششم 10 خودروی پر فروش بازار انگلستان قرار دارد. این خودرو هندلینگ بسیار عالی، کیفیت بالای سواری و محیط لذت بخشی را عرضه می کند. البته ظاهر نه چندان جالب و تخم مرغی شکل آن چندان مخاطب را به خود جذب نمی کند و جای تعجب دارد که چگونه توانسته تا این میزان فروش کند.

7.مرسدس بنز A کلاس 12.213دستگاه

10 خودروی پر فروش بازار انگلستان

کوچک ترین خودروی عرضه شده توسط شرکت دوست داشتنی مرسدس بنز آلمان، از جایگاه 10 سال گذشته به رتبه 7 ام  تا بدین جای سال 2018 میلادی ارتقا پیدا کرده است. البته یک رتبه به نسبت ماه ژانویه همین سال افت کرده است. مرسدس توانسته رقبای سنتی و هموطن خود یعنی آئودی A3 و بی ام و سری یک را شکست دهد. مدل جدید آن در اواخر سال جاری وارد بازار کشور انگلستان خواهد شد که می تواند وضعیت فروش آن را بهبود بخشد. با توجه به این که هیجان بسیار زیادی پیرامون مدل جدید وجود دارد باید دید که مرسدس چه تعداد دیگری از مدل فعلی را می تواند به فروش برساند.

8.مینی 11.724 دستگاه

استقبال انگلیسی ها از مینی، از میانگین اکثر کشورهای اروپایی بالاتر است. شاید دلیل آن این باشد که مینی همچنان در خود انگلستان تولید می شود و با این که این برند به خودروساز بزرگ آلمانی یعنی بی ام و واگذار شده است اما هنوز یک خودروی وطنی در این کشور به شمار می رود.

مینی همین چند وقت پیش بود که فیس لیفت جدیدی را دریافت کرد. چراغ های عقب مشابه با پرچم کلاسیک کشور انگلستان شاید یکی از دلایلی باشد که هنوز مردم این کشور از این خودرو استقبال می کنند. پر فروش ترین مینی همچنان کلاسیک ترین مدل یعنی نسخه 3 درب آن است. با توجه به این که مینی ها به مقدار بسیار زیادی به نسبت مدل های کلاسیک این خودرو افزایش قیمت را تجربه کرده اند، رقابت در بالای جدول برای این خودرو بسیار سخت خواهد بود. اما ظاهر بسیار متفاوت و خاص مینی در کنار کیفیت بسیار خوب اتاقک، خریدارن بسیار زیادی را به سمت این خودرو کشانده است. به نظر نمی رسد که نام مینی به این زودی ها از لیست 10 گانه پرفروش ترین ها کنار برود و همچنان هواداران خاص به خود را دارد.

9.واکسهال موکا X در 10.885 دستگاه

این خودرو در سگمنت شاسی بلند های سایز کوچک قرار دارد و رقبای آن سئات آرونا و نیسان جوک به شمار می روند. موکا یکی از قدرتمندترین محصولات واکسهال در بازار انگلستان بوده و اکثر اوقات در نیمه دوم این جدول دهگانه ظاهر شده است. گرچه هیچ وقت فروش آن به قدری خوب نبوده که به رده های بالایی جدول دست پیدا کند اما در حال حاضر پرفروش ترین خودرو در سگمنت خود به شمار می رود.

10.مرسدس بنز C کلاس 10.832دستگاه

به طور معمول حضور یک خودروی پریمیوم در 10 رده اول فروش طبیعی به نظر نمی رسد. اما C کلاس توانسته نگاه های بسیار زیادی را به سمت خود بکشاند و ظاهر بسیار قدرتمند آن که مشابه با یک S کلاس مینیاتوری است باعث نشده تا از میزان فروش آن کاسته شود. این خودرو توانسته 4 ستاره از 5 ستاره توسط مجله اتوکار را دریافت کند و همین چندی پیش نیز مدل فیس لیفت آن معرفی شده است. کیفیت بسیار بالای قطعات کار شده در داخل اتاق و ظاهر خیره کننده از جمله دلایلی است که سبب شده بریتانیایی ها فکر کنند این خودرو ارزش بهای پرداختی آن را دارد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

روزیاتو: نقد فیلم Johnny English Strikes Again، مستربین جاسوس می‌شود

در ایران مانند بسیاری از کشورهای جهان، روان آتینکسون را با ایفاگری در نقش شخصیت معروف مستر بین می شناسیم و او را یک کمدین درجه یک که بدون کلام، تماشاگر را از خنده روده‌بر می‌کند می‌دانیم. اما شاید جالب باشد بدانید که کاراکتر مستربین چندان در آمریکا مشهور نبوده و با وجود ساخت یکی دو فیلم سینمایی از روی این کاراکتر، شهرت چندانی در آمریکا رقم نزده است.

نقد فیلم Johnny English Strikes Again

این مساله با نگاهی به فروش دو فیلم «بین» و «تعطیلات آقای بین» در داخل مرزهای آمریکا هم پیداست، هر دو فیلم حدود ۲۵۰ میلیون دلار فروختند که کمتر از یک پنجم این رقم در داخل خاک آمریکا رقم خورده است و بیشتر فروش هر دو فیلم مدیون باکس آفیس جهانی است. با این حال روان آتینکسون چند باری تلاش کرده تا در سینمای هالیوود هم خودش را پیدا کند و در ابتدای این راه در نقش‌هایی کوچک ظاهر شد و پله پله توانست سطح کار حرفه‌ای خود در عرصه بازیگری را به سطحی جهانی برساند (آتینکسون در مسابقات فرمول ۱ هم دستی دارد و از رانندگان حاذق این مسابقات در عرصه بین‌المللی محسوب می‌شود.)

نقد فیلم Johnny English Strikes Again

بازی در آثاری چون هات شات، اسکوبی دو (فیلم سینمایی)، موش دوانی، چهار مراسم عقد و یک عزا و… از جمله تلاش‌های آتینکسون برای راهیابی به هالیوود بوده‌اند که عموم آنها کارساز نبودند. در نهایت اما این بازیگر انگلیسی توانست با خلق یک شخصیت به نام «جانی انگلیش» دست روی نقطه حساسی بگذارد و خودش را در قالب نقش اصلی یک فیلم کمدی-اکشن هالیوودی به تصویر بکشد.

نقد فیلم Johnny English Strikes Again

آتینکسون در حقیقت به زیرکی پیرو راه جیمز باند انگلیسی شد، ماموری مخفی از دل بریتانیا که توانسته بیش از نیم قرن سینما‌های دنیا و گیشه‌های هالیوود را از آن خود کند و محبوبیت میلیونی داشته باشد. آتینکسون اما تصمیم گرفت با هجویه این کاراکتر و به سخره کشیدن شخصیت باند و آثار او، نقش جاسوسی انگلیسی را بازی کند که خنگ و دست و پاچلفتی است و بنا به سبک جیمز باند خودش را «انگلیش، جانی انگلیش» معرفی می‌کند.

نقد فیلم Johnny English Strikes Again

هجویه آثار جاسوسی و علی‌الخصوص کاراکتر مشهور جیمز باند سالیان سال است که در سینمای آمریکا و دنیا (و حتی ایران!) ادامه دارد و این آثار معمولا هم با استقبال خوبی از طرفداران روبرو می‌شوند. فیلم کازینورویال (نسخه سال ۱۹۶۷، نه نسخه ۲۰۰۶ از سری اصلی جیمز باند) اولین استارت ساخت این آثار را زد و تا قبل از جانی انگلیش هم فرمان فیلم‌های تولید شده در قالب این ژانر در دستان کاراکتری به نام «آستین پاورز» بود که توسط مایک مه‌یرز (که بیشتر از چهره‌اش، او را بابت صدایش در نقش غول سبز انیمیشنی یعنی شرک می‌شناسید) و با افول محبوبیت این کاراکتر، نوبت به جاسوسی با اصالت انگلیسی رسید که بر ژانر کمدی جاسوسی و هجویه جیمز باند حکمرانی کند.

نقد فیلم Johnny English Strikes Again

در نهایت جانی انگلیش در سال ۲۰۰۳ به اکران در آمد و توانست ۴ برابر بیشتر از بودجه‌اش بفروشد و در نتیجه ساخت دنباله آن تایید شد. دنباله این فیلم اما با تاخیری ۸ ساله ساخته شد در آخر در سال ۲۰۱۱ شاهد بازگشت این کاراکتر در فیلم جانی انگلیش: تولدی دوباره بودیم که بازهم توانست چهار برابر بیشتر از بودجه خود بفروشد و در نتیجه چراغ سبزی برای ساخت قسمت سوم نیز از استودیوی سازنده (یونیورسال) دریافت کرد.

نقد فیلم Johnny English Strikes Again

حال قسمت سوم دوباره با تاخیری مشابه (این بار ۷ ساله) ساخته و روانه سینماها شده و نام جانی انگلیش دوباره ضربه می‌زند Johnny English Strikes Again را یدک می‌کشد. روآن آتینکسون حالا ۶۳ ساله شده و کمتر می‌تواند در صحنه‌های اکشن حضور داشته باشد ولی همچنان توانسته یک کمدی پاستوریزه (بدون نگاه‌های جنسیتی و شوخی‌های اینچنینی که در عمده آثار این روزهای هالیوود دخالت پیدا کرده‌اند) اعلا را به مخاطب خود تحویل دهد و خودش این بار جدا از ایفاگری نقش اصلی، در نقش تهیه کننده فیلم هم ظاهر شده است.

نقد فیلم Johnny English Strikes Again

فیلم Johnny English Strikes Again با یک حمله سایبری به مقر جاسوسی انگلستان آغاز می‌شود، حمله‌ای که باعث افشا و برملایی هویت تمامی ماموران مخفی سازمان جاسوسی انگلستان شده و این سازمان تصمیم می‌گیرد تا از چند مامور بازنشسته و زبده خود که پرونده‌شان در این عملیات هک و نفوذ سایبری مصون مانده کمک بگیرد. جانی انگلیش که حالا در دوران بازنشستگی دبیری یک کلاس درس دبستانی را بر عهده دارد، بعد از دریافت نامه سازمان جاسوسی انگلستان مدرسه را ترک گفته و بار دیگر کت و شلوار جاسوسی خود را تن کرده و به همراه دوست و معاون همیشگی‌اش جرمی (با بازی بن میلر، دیگر کمدین انگلیسی) سعی در پیدا کردن عوامل پشت پرده این حملات کامیپوتری را دارد.

نقد فیلم Johnny English Strikes Again

در این بین یک مدیر آی تی مشهور و برنامه نویس مشهور به نام جیسون ولتا (با بازی جیک لیسی) نیز با سازمان جاسوسی انگلستان همکاری می‌کند و جانی انگلیش بیش از همه به او مظنون است اما رییس و مافوق او، نخست وزیر انگلستان (با بازی اما تامپسون) ب او می‌گوید که عقلش پاره سنگ برداشته و جیسون از نوابغ و افتخارات این روزهای دنیای تکنولوژی در جهان است…

نقد فیلم Johnny English Strikes Again

حضور کاراکترهایی همچون شخصیت جیسون ولتا در بسیاری از روایت‌های سینمایی، سریالی و حتی در داخل رمان‌های این روزهای جهان نشان از اهمیت روز افزون چنین کاراکترهایی می‌دهد. امثال جیسون ولتا در دنیای واقعی این روزهای ما، افرادی همچون ایلان ماسک، مارک زاکربرگ و مرحوم استیو جابز هستند که با سلطه در دنیای فناوری و مغز نابغه‌شان، خبرآفرین شده‌اند. این افراد برخلاف ادوار گذشته در بین مردم محبوبیت فوق‌العاده‌ای دارند و با دمخور شدن با سلبریتی‌ها و افراد مشهور، توانسته‌اند نام خود را در کنار دیگر سلبریتی‌ها بدرخشانند. ثروت عظیم و قدرت فراتر از حد تصور این مدیران تکنولوژی و زندگی مرموز آنها، باعث شده که سومین فیلم جانی انگلیش نیز به سراغ چنین شخصیت‌هایی برود و جیسون ولتا را در آن به تصویر بکشد، مردی نابغه در عالم فناوری و ثروتمند که در بین مردم محبوبیت فراوانی دارد و البته سودای قدرت بیشتری را نیز در سر خود می‌ پروراند.

نقد فیلم Johnny English Strikes Again

هرچند بنا به اقتضای ژانر فیلم Johnny English Strikes Again، شخصیت جیسون ولتا آنچنان پرداخته نشده است اما می‌توان او را نسخه‌ای کمیک و کمدی از همتایان خود در دنیای واقعی خواند، همانطور که خود جانی انگلیش را نسخه‌ای کمدی از جیمز باند تصور می‌کنیم.

نقد فیلم Johnny English Strikes Again

روآن آتینکسون روی دیگری قدرت بازیگری خود را در سال‌های اخیر با بازی در نقش بازرس مگره (کارآگاهی مشهور در عالم ادبیات که ژرژ سیمون فرانسوی او را خلق کرده و تاکنون در بیش‌از ده‌ها کتاب و داستان حضور داشته است) در سریال ساخته شده بر اساس داستان‌های مگره اثبات کرده و به همگان فهمانده که می‌تواند در نقش‌های جدی هم فرو برود. او جانی انگلیش را مانند همیشه بامزه خلق کرده و از قدرت بازیگری‌اش در تزریق کردن روح کمدی این شخصیت و داستانی که برایش رخ می‌دهد هم نهایت استفاده را کرده است.

نقد فیلم Johnny English Strikes Again

سکانس‌های بامزه‌ای که در طول فیلم جریان دارد، شبیه به آیتم‌هایی کوتاه کوتاه هستند که به هم چسبانیده شده (درست مثل آیتم‌های کوتاه مستربین اما این بار با تم جاسوسی) ولی تدوین خوب کار و داستان سرراست فیلم، باعث شده که ریتم فیلم به هم نریزد و به اصطلاح با اثری لجام گسیخته روبرو نشویم.

نقد فیلم Johnny English Strikes Again

بازیگران جدیدی که در فیلم حضور پیدا کرده‌اند، از جمله جیک لیسی و یا مدل و بازیگر مشهور فرانسوی، الگا کوریلنکو، همگی یک سر و گردن پایین‌تر از روان آتینکسون قرار دارند و بازی ضعیفی از خود ارائه می‌دهند. در بین تیم بازیگری فقط اما تامپسون را داریم که همانند همیشه (به یاد ندارم این بازیگر تا کنون در فیلمی بازی ضعیفی از خود نشان داده باشد) می‌درخشد و گریم شبیه به ترزا می او هم در خلق کاراکترش و باور پذیر بودنش کمک مضاعفی می‌کند.

نقد فیلم Johnny English Strikes Again

المان‌های انگلیسی و عناصر بریتانیایی در طول فیلم خودشان را نشان می‌دهند و شوخی‌های انگلیسی نیز در دیالوگ‌ها جاریست. تمام این موارد باعث می‌شود که با یک کمدی موقعیت از نوع بریتانیایی روبرو باشیم که جنسش با سایر کمدی‌های هالیوودی فرق دارد، ولی جنس خوب و دلچسبی هم محسوب می‌شود که می‌تواند سرپوشی بر تمام مشکلات فنی فیلم و ایرادات محتوایی فیلمنامه باشد.

نقد فیلم Johnny English Strikes Again

با ساخته شدن قسمت سوم جانی انگلیش، آتینکسون برای اولین بار است که در یک مجموعه سه گانه سینمایی بازیگری می‌کند (متاسفانه تاکنون از مستربین صرفا دو اثر سینمایی ساخته شده) و اعلام هم کرده که حضورش در فیلم Johnny English Strikes Again آخرین حضور او در نقش این جاسوس دست و پاچلفتی انگلیسی خواهد بود. خبری که به مذاق طرفداران چندان خوش نمی‌آید و خبر از خداحافظی جانی انگلیش با عالم سینما می‌دهد.

نقد فیلم Johnny English Strikes Again

البته صحبت‌های آتینکسون زمانی صحت صد در صدی پیدا می‌کند که فیلم با افت فروش قابل توجهی روبرو باشد و هنوز تا زمان نگارش این مطلب، فیلم Johnny English Strikes Again به اکران جهانی در نیامده اما فروش داخل خاک انگلستانش چندان امیدوار کننده نبوده (۲۵ میلیون دلار) و احتمال اینکه این اثر، آخرین برگ از داستان‌های جانی انگلیش باشد کم نیست، به هر حال فیلم سوم علی رغم نکات مثبتی که دارد (که پیش‌تر هم بدان‌ها اشاره شد) از نظر محتوایی و فنی، ضعیف‌ترین اثر در سه گانه جانی انگلیش محسوب می‌شود.

نقد فیلم Johnny English Strikes Again

فیلم Johnny English Strikes Again با وجود تمام مشکلاتش، کمدی سالم و خانوادگی است که توانسته پایان آبرومندانه‌ای را برای این جاسوس کمدی انگلیسی رقم بزند و روآن آتینکسون کمدین را بار دیگر به پرده سینماها بازگرداند (از آخرین حضور او در یک فیلم سینمایی سال‌های زیادی می‌گذرد) گلوله‌های جانی انگلیش این بار اثر مهلکی بر گیشه ندارند، اما صدایشان همچنان با ارفاق، شنیدنیست.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

جاسوس افزار، ویروس و بدافزار؛ با اصلی ترین تهدیدات کامپیوتری بیشتر آشنا شوید

از زمان فراگیر شدن کامپیوترها، واژه «ویروس» در میان کاربران رواج چشمگیری یافته به طوری که تقریباً در مواجهه با هر مشکلی، اولین علتی که به ذهنشان می رسد ویروسی شدن کامپیوتر (یا حتی گوشی) است.

اصطلاح ویروس کامپیوتری که نخستین بار در سال 1984 توسط «فرد کوهن» پژوهشگر دانشگاه کالیفرنیای جنوبی به کار برده شد، به برنامه ای گفته می شود که کدهای خود را وارد برنامه دیگری می کند و با فعالیت برنامه آلوده، ویروس تکثیر شده و منتشر می شود.

کسب درآمد از ویروس های کامپیوتری کار بسیار دشواری است

البته باید بدانید که اکثر برنامه های مضر الزاماً ویروس نیستند؛ چرا که برنامه نویسانی که کدهای مخرب و برنامه های مضر را می سازند، به دنبال کسب درآمد هستند و پول در آوردن از ویروس های کامپیوتری کار بسیار دشواری است. خوشبختانه نرم افزارهای آنتی ویروس جدید ابزارهای لازم برای مقابله با انواع بدافزارها (اصطلاح کلی برای اشاره به برنامه های مخرب کامپیوتری) را دارند و می توانند اکثر نرم افزارهای مخرب را شناسایی و نابود کنند.

بهترین آنتی ویروس ها تقریباً همه انواع حملات و بدافزارها را دفع می کنند و کاربر با استفاده از آنها، دخالت بسیار اندکی در دفاع از فضای کامپیوتر خود دارد. با این حال آشنایی با انواع بدافزارها خالی از لطف نیست و می تواند به درک بهتر بسیاری از موضوعات از جمله اخباری که در حوزه امنیت اطلاعات منتشر می شوند، کمک کند. با دیجیاتو همراه باشید:

بدافزارهایی که از روی روش انتشار شناخته می شوند

ویروس

همان طور که اشاره شد، به صورت کلی برنامه های مخرب کامپیوتری را بدافزار یا «Malware» می نامند. اما بدافزارهای مختلف اسامی متنوعی دارند که به دلایل متفاوتی روی آنها گذاشته شده است.

ویروس ها برای دور ماندن از چشم کاربر و نرم افزارهای امنیتی، بی سر و صدا به تکثیر شدن ادامه می دهند

به عنوان مثال رفتار ویروس های کامپیوتری بسیار شبیه به ویروس های دنیای واقعیست؛ یک ویروس کامپیوتری با اجرای برنامه آلوده، باز کردن دیسک یا فلش درایو، شروع به فعالیت می کند. این ویروس ها برای دور ماندن از چشم کاربر و نرم افزارهای امنیتی، بی سر و صدا به تکثیر شدن ادامه می دهند و سایر بخش های حافظه و همچنین ابزارهای جانبی را آلوده می کنند.

ویروس ها سپس منتظر فرمان خارجی (از سوی هکرها) یا ساعت و تاریخ از پیش تعیین شده می مانند و در زمان مقرر، حمله خود را آغاز می کنند. حملات ویروسی در سال های نخست ظهور این پدیده بسیار مخرب بودند، اما حالا بیشتر به سرقت اطلاعات یا اجرای حملات DDoS محدود می شوند.

کرم های کامپیوتری نیز شباهت هایی با ویروس ها دارند، با این تفاوت که یک کرم کامپیوتری برای فعالیت نیازی به اجرا شدن نرم افزاری خاص توسط کاربر ندارد و خیلی ساده، یک کپی از خود را در کامپیوتر قربانی قرار داده و اجرا می کند.

در سال 1988 و دوران شکوفایی اینترنت، کرم کامپیوتری Morris خسارات زیادی به بار آورد و آسیب فراوانی به شبکه اینترنت زد. این کرم که به منظور اثبات نظری توسعه یافته بود، ذاتاً مخرب نبود اما به دلیل خاصیت تکثیر فزاینده، بخش زیادی از پهنای باند اینترنت را مختل کرد.

ویروس

در نهایت نوع دیگری از بدافزار به نام «تروجان» نیز وجود دارد که نام آن از روی داستان حمله یونانیان به تروآ و مجسمه اسبی که سربازان یونانی با آن وارد شهر شدند اقتباس شده است.

تروجان ها در واقع برنامه های مخربی هستند که در پوشش نرم افزارهای سالم و کاربردی وارد رایانه ها می شوند. کاربر با نصب بازی یا نرم افزار آلوده، تروجان را وارد سیستم خود می کند که این بدافزار نیز پس از مدتی به سیستم آسیب می رساند.

تروجان ها ابزار مناسبی برای کسب درآمد هستند

نرم افزارهای آلوده به تروجان معمولاً در ابتدا بدون هیچ مشکلی کار می کنند و تروجان های موجود در آنها ممکن است به صورت ناخواسته توسط کاربر به دیگر رایانه ها منتقل شوند. این بدافزارها که ابزار مناسبی برای کسب درآمد هستند، با دسترسی به اطلاعات حساب بانکی و تولید تراکنش های تقلبی، پول کاربران را روانه جیب هکرها می کنند. در برخی موارد نیز اطلاعات مسروقه توسط مهاجمان در دارک وب به فروش می رسد.

بدافزارهایی که از روی نحوه رفتار شناخته می شوند

ویروس

ویروس ها، کرم ها و تروجان ها نامشان را از نحوه تکثیر و انتشارشان گرفته اند، اما سایر برنامه های مخرب با توجه به کارهایی که می کنند نام گذاری شده اند.

مثلاً جاسوس افزارها همان طور که از نامشان پیداست، اطلاعات حساس و پسوردهای کاربران را به سرقت می برند. البته اکثر آنتی ویروس های مدرن بخش مجزایی برای مبارزه با جاسوس افزارها دارند.

آگهی افزار یا Adware نیز به صورت ناخواسته تبلیغات مورد نظر خود را برای کاربر نمایش می دهد. البته ممکن است تبلیغات مذکور با توجه به اطلاعات دریافتی از یک جاسوس افزار، برای هر کاربر شخصی سازی شود.

همه بدافزارها الزاماً برای حمله مورد استفاده قرار نمی گیرند

برنامه هایی تحت عنوان Rootkit نیز وجود دارند که به سیستم عامل نفوذ کرده و اجزای سایر بدافزارها را از دید پنهان می کنند. زمانی که آنتی ویروس فهرست فایل های سیستم را از ویندوز (سیستم عامل) درخواست می کند، روت‌کیت ها مشخصات خود و برنامه های مکمل را از لیست مذکور پاک می کنند. در ضمن روت‌کیت ها امکان دستکاری رجیستری سیستم را هم دارند.

نوع دیگری از بدافزار به نام بات (bot) نیز وجود دارد که مستقیماً کامپیوتر کاربر را مورد هدف قرار نمی دهد؛ بلکه در سیستم او جا خوش کرده و منتظر فرمان هکر می ماند. هکر هم که صدها و شاید هزاران سیستم را به بات های خود آلوده کرده، از آنها برای انجام حملات مختلف استفاده کرده و هویت خود را مخفی می کند.

البته همه بدافزارها الزاماً برای حمله مورد استفاده قرار نمی گیرند؛ نوعی از بدافزار به نام dropper هم وجود دارد که وظیفه اش باز کردن راه برای نفوذ سایر بدافزارهاست و هیچ ویژگی تهاجمی دیگری ندارد. لازم به ذکر است که دراپرها نیز مانند بات ها قابل کنترل هستند.

در آخر باج افزارها را داریم که اطلاعات حساس یا حتی دسترسی به سیستم را در اختیار گرفته و تنها با پرداخت پول، اجازه دسترسی مجدد را به کاربر می دهند. باج افزارها معمولاً اطلاعات سیستم را رمزنگاری می کنند و برای رمزگشایی، مبالغ مختلفی را طلب می نمایند. اگر به خاطر داشته باشید سال گذشته باج افزار «واناکرای» سر و صدای زیادی به پا کرد و حتی برخی از تأسیسات کشورمان را هم هدف حمله خود قرار داد.

ترس افزارها، آنتی ویروس های تقلبی

در دنیای آنتی ویروس ها برخی نام ها مانند مک‌آفی، Eset، بیت دیفندر و AVG برای اکثر کاربران آشنا هستند و معمولاً در بیشتر کامپیوترها شاهد حضور یک آنتی ویروس مشهور هستیم.

کاربر با خرید نسخه کامل علاوه بر دور ریختن پول، اطلاعات حساب بانکی خود را نیز در اختیار نویسندگان ترس افزار قرار می دهد

اما مسئله اینجاست که تمام این نرم افزارها پولی هستند و برخی افراد ترجیح می دهند به جای استفاده از آنها، از آنتی ویروس های رایگانی که در اینترنت پیدا می کنند بهره ببرند. اما بسیاری از آنتی ویروس های رایگان و بی نام و نشانی که در اینترنت یافت می شوند، در بهترین حالت هیچ مقاومتی در مقابل تهدیدات نخواهند داشت و در بدترین حالت، خود به تهدید شماره یک برای سیستم تبدیل می شوند.

این آنتی ویروس های تقلبی پس از مدتی با نمایش ارورهای پر زرق و برق و استفاده از جملات ترسناک، این طور به کاربر القا می کنند که سیستم در معرض خطر جدی قرار داشته و تنها راه نجات از این شرایط بحرانی، خرید نسخه کامل آنتی ویروس خواهد بود.

در اینجا کاربر با خرید نسخه کامل علاوه بر دور ریختن پول، اطلاعات حساب بانکی خود را نیز در اختیار نویسندگان آنتی ویروس تقلبی قرار می دهد. لازم به ذکر است که ترس افزارها روز به روز پیشرفت کرده و واقعی تر جلوه می کنند، از این رو پیشنهاد می کنیم به جای جست و جو در اینترنت، حتماً از آنتی ویروس های معتبر استفاده کنید.

تهدیدات متعدد، راه حل مشترک

بدافزارهای متنوع موجود در دنیای کامپیوتر الزاماً به یکی از دسته های مورد اشاره تعلق ندارند، مثلاً یک بدافزار می تواند مانند ویروس پخش شود، مثل جاسوس افزار اطلاعات حساس را سرقت کند و با استفاده از روت‌کیت خود را از دید آنتی ویروس مخفی نماید.

با این حال نکته مهم، استفاده از یک آنتی ویروس یا بهتر بگوییم، یک ضد بدافزار (Anti-Malware) قدرتمند است تا خیالتان از بابت امنیت سیستم و اطلاعات راحت شود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

بتای فورتنایت اندروید را رایگان دریافت و بازی کنید

سرانجام اپیک گیمز به عنوان سازنده بازی فورتنایت اعلام کرد که برای تجربه این عنوان روی سیستم عامل اندروید دیگری نیازی به دعوت نامه نخواهند داشت.

البته همان‌طور که پیش از این گفته‌ بودیم، اپیک گیمز برای آن که سهم ۳۰ درصدی گوگل از بازی‌هایی که روی پلی‌استور منتشر می‌شوند را نپردازد، فورتنایت را روی این استور منتشر نکرده و برای دریافت نسخه اندروید فورتنایت باید این لینک مراجعه کنید.

بتای فورتنایت برای سیستم‌عامل اندروید به مدت چند روز در انحصاری موبایل‌های سری گلکسی سامسونگ قرار داشت و بعد از آن نیز بقیه کاربران می‌توانستند تا با دریافت دعوت‌نامه به تجربه این عنوان بپردازند. قبل از انتشار بتای فورتنایت برای اندروید بسیاری از هکرها سعی در سواستفاده از کاربران ناآگاه با استفاده از نسخه‌های جعلی ایم بازی داشتند.

این بازی در حال حاضر برای تمام پلتفرم‌های محبوب شامل پلی استیشن 4، ایکس باکس وان، پی سی، نینتندو سوییچ و سیستم عامل ای‌او‌اس عرضه شده و قرار است طی ماه‌های آتی هم نسخه اندروید آن منتشر شود.

فورتنایت

فورتنایت را می‌توان بزرگ‌ترین پدیده مربوط به بازی‌های ویدیویی امسال دانست، این عنوان چندی پیش رقم ۱۴۰ میلیون دانلود را رد کرد و پیش از این هم به بزرگ‌ترین بازی رایگان تاریخ کنسول‌ها تبدیل شده بود. فورتنایت روی موبایل نیز عملکرد بسیار خوبی را از خود به جای گذاشته است. اپیک گیمز در هفته‌ای که گذشت اعلام کرد که درآمد این بازی روی سیستم‌عامل iOS از ۲۰۰ میلیون دلار نیز عبور کرده است.

وضعیت خوب فورتنایت از نظر درآمد زایی باعث شده که اپیک گیمز تصمیم بگیرد که بخشی از درآمد خود را با کاربرانش شریک شود. برای اطلاع از نحوه درآمدزایی از فورتنایت می‌توانید به این مطلب مراجعه کنید.

لازم به ذکر است که فورتنایت بتل رویال به طور کامل رایگان بوده و پرادخت‌های درون برنامه‌ای آن هم تنها شامل موارد ظاهری می‌شوند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مفهوم SJW چیست یا چرا بتلفیلد 5 احتمالا شکست می‎خورد؟

قرن 21 میلادی است و تاریخ شمسی خودمان نیز به زودی وارد صده‌ای جدید می‌شود اما به طرز غیر قابل باوری انسان امروزی همچنان با موضوعات اخلاقی قدیمی‌ای چون نژادپرستی دست و پنجه نرم می‌کند. البته نزدیک به یک دهه‌ای است که حساسیت‌ها روی چنین مسائلی از هر زمانی بیشتر شده، اتفاقی که باید به خودی خود نوید آینده‌ای روشن‌تر را بدهد که در آن این مشکلات برطرف شده اند اما چرا این اتفاق نمی‌افتد؟

زیرا احتمالا به خاطر همین حساسیت‌ها است که این معضلات حل نمی‌شوند. بگذارید منظورم را واضح‌تر بیان کنم، نظریه‌ای وجود دارد که می‌گوید حساسیت بیش از حد و بزرگ کردن این مشکلات و رذیلت‌های اخلاقی خود نوعی تبعیض پنهان به حساب می‌آید.

به بیان بهتر، حتی گفتن جمله‌ای چون «سیاهپوست‌ها مورد ظلم واقع شده و حقوقشان رعایت نمی‌شود» به حل این مشکل کمکی نمی‌کند چرا که همچنان در خطاب کردن یک فرد با رنگ پوست متفاوت تفاوت قائل شدیم در حالی که تقریبا هیچ وقت پیش نمی‌آید بگوییم 5 سفیدپوست ایرانی در تصادف اتوبوس کشته شدند.

اگر کمی بیشتر به این نظریه فکر کنید، می‌بینید که چندان بی اساس هم نیست. ابتدا اینکه تقریبا همه ما می‌دانیم که هیچ کدام از این افرادی که مورد تبعیض قرار می‌گیرند، به دلسوزی ما احتیاجی ندارند. اما مهم‌تر از آن، نه من، نه شما و نه هیچکس دوست ندارد که به خاطر ویژگی‌ای متفاوت آن هم مادرزادی از بقیه هم نوع‌های خود جدا شود و در دسته بندی متفاوتی قرار بگیرد.

حالا که ذهنتان تا حدودی درگیر این نظریه شده، بیاید فرصت را مغتنم شمرده و نگاهی به برخی از بازی‌ها، فیلم‌ها و یا سریال‌هایی داشته باشیم که در این چند وقت اخیر منتشر شده و یا قرار است عرضه شوند، محصولاتی که به طور مشخص و واضحی تلاش دارند با این تبعیض‌ها مبارزه کرده اما در اکثر موارد تنها سوخت بیشتر به آتشی اضافه می‌کنند که سال‌هاست روشن مانده.

یکی از بهترین مثال‌ها، اقتباس سینمایی است که نتفلیکس از انیمه معروف دفترچه مرگ یا Death Note ساخته. از کیفیت ساخت بسیار ضعیف این فیلم سینمایی که بگذریم، یکی از بزرگترین جنجال‌های قبل و بعد انتشار دث نوت، استفاده از بازیگری سیاه پوست به جای کاراگاه معروف این انیمه یعنی شخصیت L بود.

اگر خواندن این مطلب را با پارگراف بالایی آغاز کرده بودید، احتمالا تا همین الان چندین نفر در بخش نظرات من را به نژادپرستی متهم کرده بودند، تهمتی که البته به بسیاری از بیننده‌های این فیلم سینمایی نیز زده شد اما چند موضوع مهم در این قضیه نادیده گرفته می‌شوند. آیا طرفداران دث نوت از استفاده بازیگری «سیاه پوست» گلایه دارند یا این عدم وفاداری به منبع اصلی است که آن‌ها را آزار می‌دهد؟

البته سوال بالا را می‌توان با شکل دیگری نیز پرسید. اگر فیلم کاملا جدیدی ساخته می‌شد که شخصیت اصلی آن بازیگری سیاه پوست بود، کسی به این موضوع اعتراض می‌کرد؟ حداقل من به شخصه کسی را تا به حال ندیده ام که از حضور ویل اسمیت در سری فیلم‌های Men in Black انتقادی کرده باشد.

مورد دیگری که شاید تا حدودی بهتر می‌تواند وجهه پنهان نژادپرستی یا هر گونه تبعیض دیگری را نشان دهد، عکس زیر از بازی NBA LIVE 19 است که چندی پیش منتشر شد. شما در نگاه اول در این عکس چه می‌بینید؟ بعید می‌دانم جواب کسی چیزی جز «سه بسکتبالیست» یا مشابه آن باشد.

اما بار دیگر و این بار به تی شرت بازیکن سمت راستی و کلمه Equality (برابری) توجه کنید. احتمالا بدون آن که خودتان متوجه شوید، حالا به موضوعاتی چون نژادپرستی و مورد ظلم واقع شدن سیاه پوست‌ها و مواردی از این دست فکر می‌کنید. البته که این تی‎شرت در اصل متعلق به یکی از سری لباس‎های جدید نایک است اما در فرهنگ عامه، مردم چنین شرکت‎ها، فیلم یا بازی‎سازان را «مبارز عدالت اجتماعی» یا به اختصار SJW خطاب می‌کنند.

در واقع SJW لفظی منفی است و به کسانی نسبت داده می‌شود که تلاش دارند تا با سو استفاده از نظرات ترقی خواهی مثل فمینیسم و تبعیض نژادی، خود یا محصولشان را بالاتر ببرند تا به سود آن‌ها تمام شود. به بیان خودمانی‌تر، این افراد خودشان را همرهنگ اجتماع و ترندهای روز کرده تا پول و محبوبیت بیشتری به جیب بزنند.

اما از آن جایی که این سیاست‌ها حالت تحمیلی داشته، نتیجه عکس داده و در بیشتر موارد به ریشه کن کردن چنین عقایدی هیچ کمی نمی‌کند. خوشبختانه یا متاسفانه احتمالا Battlefield V قرار است یکی از بهترین مثال‌هایی باشد که عواقب چنین سیاستی را نشان می‌دهد.

بتلفیلد 5: از سیاست اشتباه تا مدیریت بحران ضعیف

آمار نشان می‌دهد که پیش فروش نسخه پنجم سری بتلفیلد حتی از Titanfall 2 هم کمتر بوده و به نظر می‌رسد عملکرد ضعیف بتا (بررسی دیجیاتو) بسیاری را نیز از خرید نسخه اصلی منصرف کرده و برخی نیز پیش خرید خود را لغو کرده‌اند. بنابراین بی راه نیست اگر بگوییم بتلفیلد 5 به احتمال زیاد از لحاظ تجاری شکست می‌خورد، حداقل در زمان عرضه.

حضور این خانم با دست مصنوعی یکی از موارد مهمی بود که طرفداران به آن اعتراض داشتند.

دلایل زیادی را می‌توان بر شمرد که چرا شوتر محبوب الکترونیک آرتز امروز به این وضع افتاده اما بدون شک مهم‌ترین دلیل آن به معرفی جنجال برانگیز بازی و سیاستی بر می‌گردد که استودیو دایس و الکترونیک آرتز در برخورد با طرفداران عصبی در پیش گرفتند.

در همان زمان معرفی، در مقاله‌ای جداگانه به طور مفصل به این پرداختیم که چرا طرفداران از نسخه جدید عصبانی هستند و گلایه آن‌ها از درست نبودن جزییات تاریخی بازی تا چه اندازه درست و معتبر است.

برای اطلاعات کامل‌تر توصیه می‌کنم مقاله را بخوانید اما اگر وقت و حوصله آن را ندارید، به طور خلاصه باید بگوییم که تمامی این جنجال‌ها از به تصویر کشیدن صحنه‌هایی نه چندان درست از جنگ جهانی دوم در تریلر اولیه بازی شروع شد که مشخص‌ترین آن سرباز زنی بود که با بازوی مصنوعی به همراه جوخه اش در خط مقدم می‌جنگید. البته کارگردانی ضعیف تریلر و ایراداتی چون عدم استفاده از هر گونه موسیقی مناسب نیز در تاثیر منفی اولیه بی تاثیر نبود.

اما بزرگترین اشتباهی که احتمالا بیشترین آسیب را نیز به فروش بتلفیلد 5 خواهد زد، روابط عمومی و مدیریت رسانه‌ای ضعیف و گاهی توهین آمیزی بود که الکترونیک آرتز و استودیو دایس در پیش گرفتند. اولین واکنش سازندگان و کمپانی ناشر به این انتقادها این بود که آن‌ها به هیچ وجه تغییری در بازی نخواهند داد چرا که تبعیض جنسیتی یا امثال آن را نمی‌پذیرند.

این کامنت طولانی به خوبی مشکل اصلی طرفداران با بتلفیلد 5 را نشان می‎دهد.

راستش را بخواهید من نیز منکر وجود نگاه جنسیت زده در میان جامعه گیمرها و اهمیت ریشه کن کردن آن نمی‌شوم اما در این مورد خاص به نظر می‌رسد که دغدغه اصلی مخاطبین ارائه تصویری غیر واقعی و غلط از جنگ جهانی دوم است، یعنی جنگی که جامعه غربی اروپا و آمریکا روی آن حساسیت خاصی دارند و مهم‌تر آنکه دایس از همان ابتدا وعده اقتباسی واقع گرایانه از این جنگ خونبار را داده بود.

یکی از جالب‌ترین کامنت‌های اعتراضی که در زیر ویدیو بتلفیلد 5 در یوتیوب دیدم، نوشته بود: «اگر ما نژادپرست یا جنسیت زده هستیم، پس چرا هیچکس از حضور زنان و یا سیاه پوست‌ها در بازی‌های دیگری چون اورواچ و حتی آخرین بسته الحاقی بتلفیلد 1 شکایتی نکرد؟»

فارغ از این کامنت، صدها یا هزاران کامنت اعتراضی دیگر نیز وجود دارد که در آن‌ها اصلا اشاره‌ای به حضور زنان دیده نمی‌شود و بیشتر آن‌ها از رعایت نکردن جزییات تاریخی چون عدم تطابق سلاح‌ها و ادوات جنگی با جبهه و نیروهای به تصویر کشیده، می‌نالند.

به بیان بهتر، بیشتر آن‌ها از این ناراحتند که چطور می‌توان ادعا کرد بتلفیلد 5 یکی از واقع گرایانه‌ترین اقتباس‌ها از جنگ جهانی دوم است وقتی سربازی انگلیسی، سلاح آلمانی در دست دارد و با شمشیر ژاپنی کاتانا در پشتش در جبهه‌ای می‌جنگد که در آن حضور نداشته.

اورواچ یکی از آن بازی‎هایی بود که بسیاری از قهرمانان آن را زنان تشکیل می‎داند اما چنین حواشی را تجربه نکرد.

متاسفانه یا خوشبختانه واکنش‌های خبری تند و تیز الکترونیک آرتز و دایس به همین مورد ختم نشد و کمی بعد این دو، افرادی را که به جنبه تاریخی اشتباه بازی ایراد می‌گرفتند، «تحصیل نکرده» نامیده و اعلام کردند که اگر با بتلفیلد 5 مشکل دارید، آن را خریداری نکنید.

در واقع اگر بخواهیم جمله دقیق پاتریک سادرلاند (Patrick Soderlund)، مدیر اجرایی الکترونیک آرتز را نقل قول کنیم، او به صراحت گفت: «ما هیچ عقب‎نشینی‎ای نمی‎کنیم. ما برای هدفی که داریم ایستادگی می‎کنیم و کسانی که آن را درک نمی‎کنند، دو راهکار دارند: یا آن را قبول کنید یا بازی را خریداری نکنید. من با هر دو راهکار مشکلی ندارم.»

بی‎سواد خطاب کردن معترضین، دست مایه تمسخر هزاران طرفدار عصبانی شد که حتی تا همین امروز نیز در زیر هر پست یا تریلری از بازی، به شکل‌های مختلفی این قضیه را به سخره گرفته و برای مثال می‌گویند که به اندازه کافی تحصیل کرده نیستند که در مورد بازی نظر دهند. به نظر می‌رسد نتیجه واکنش دوم نیز این بوده که بسیاری به حرف الکترونیک آرتز گوش داده و بازی را پیش خرید نکردند.

در هر صورت چه شما فکر کنید حق با طرفداران عصبی است و یا به بتلفیلد 5 امید داشته و چنین حاشیه‌هایی را احمقانه بدانید، در حال حاضر الکترونیک آرتز با تمام وجود در حال مدیریت بحران است و در چند هفته اخیر انعطاف پذیری بی سابقه‌ای از خود نشان داده. شخصی سازی کاراکترها (برای مثال همان بازوی مصنوعی) از بازی حذف شده و استودیو دایس نیز در حال برطرف کردن مشکلات بتا در نسخه اصلی است، ایراداتی چون سیستم ریوایو و رنگ بندی محیط که ما نیز به آن‌ها در بررسی بتا اشاره کرده بودیم.

در دنیای سینما مثال بهتر می‎تواند سری فیلم موفق Men in Black باشد.

حتی در یکی دو روز گذشته اخباری منتشر شد مبنی بر آن که چگونه استودیو دایس در حال تغییر دادن گان‎پلی بتلفیلد 5 بعد از بتا است تا نسخه نهایی تقریباً عاری از مشکلاتی باشد که گیمرها در تجربه خودشان به آن اشاره کرده بودند. به هر حال الکترونیک آرتز و دایسی که در این چند هفته اخیر در ویدیوهای اختصاصی خودشان بدون هیچ مقاومتی مشکلات بازی را می‎پذیرند و از اصلاح آن‎ها می‎گویند، بدون شک آن استودیو سازنده و ناشری نیست که تا چند ماه پیش می‎شناختیم.

اما در انتها همه این حواشی با عرضه بازی در آبان ماه به اتمام می رسد و قطعا این احتمال نیز وجود دارد که محصول نهایی کم‎نقص و جذاب باشد ولی باید صبر کرد و دید که تلاش یکی دو ماه اخیر الکترونیک آرتز برای راضی کردن طرفداران عصبانی تا چه اندازه موفق بوده است.

اما فارغ از بتلفیلد 5 و مشکلات آن، فکر کنم شما هم موافق باشید که بهترین روش مبارزه با مشکلی چون تبعیض جنسیتی، نپرداختن به آن و عادی ساختن تفکری باشد که زن و مرد را برابر می داند. شما چی فکر می کنید؟ دیدگاه‌های خودتان را در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰