چند روز قبل و همزمان با "روز کلمبوس" یا همان سالروز کشف قاره آمریکا، جامعه سرخپوستان و دیگر طرفداران حقوق بشر، با برگزاری تجمع اعتراض آمیز در آمریکا، این روز را نماد استعمار، شکنجه و غارتگری خوانده و خواستار لغو جشنهای روز کشف قاره آمریکا شدند.
شاید بسیاری از مردم جهان ندانند که کشف قاره آمریکا با نقض حقوق بشر توسط سفیدپوستان نژاد پرست همراه بوده و کشتار،شکنجه و کوچ اجباری بومیان و سرخپوستان آمریکایی پس از کشف این قاره توسط کریستف کلمب، اولین نمایش حقوق بشر آمریکائی است.
دولت های غربی بخصوص آمریکا در طی سه قرن اخیر سعی داشته اند تا با ساخت فیلم های مصنوعی و نگارش غیر واقعی تاریخ ، هویت واقعی خود را برای جهانیان مخفی کرده و بر جنایات خود که مصداق بارز نسل کشی است، سرپوش بگذارند.
اقوام سرخپوست آمریکای شمالی که صاحبان اصلی این قاره هستند حدود بیست هزار سال پیش از میلاد از نواحی سرد شمال سیبری به این قاره مهاجرت کرده و دارای فرهنگ و تمدن مخصوص به خود بوده اند.
سرخپوستان تا قبل از ورود اروپاییان به قاره آمریکا از نظر نظام اجتماعی در زمره ملل پیشرفته بوده و در شهرهای مختلف با آداب و رسوم خاص خود زندگی می کردند. کشاورزی در این شهرها رونق داشته و در خاطرات اولین مهاجرین اروپایی به این قاره به کشاورزی پیشرفته و بخصوص مزارع ذرت اشاره شده است.سرخپوستان بلحاظ فرهنگی به مهمان نوازی شهرت داشتند و به عنوان انسان هائی صلح طلب و مخالف جنگ شناخته می شدند. بعد از حمله سربازان سفیدپوست به سرخپوستان پیکو، یکی از سربازان اروپائی در خاطرات خود می گوید: "هنگامی که سرخ پوستان پیکو احساس کردند به آنان نزدیک می شویم به استقبال ما شتافتند و فریاد خوش آمدید انگلیسی ها سردادند اما آنها از طرح شومی که برای آنان طراحی کرده بودیم آگاهی نداشتند".
خصوصیات فرهنگی سرخپوستان و بخصوص احترام به مهمانان و بیگانگان باعث شد تا اروپاییان به راحتی بتوانند وارد این قاره شده و مورد استقبال سرخ پوستان قرار گیرند.اما دیری نگذشت که سفیدپوستان ثروتمند، سرخپوستان جوان را به بردگی گرفته و زمینه اجرای نقشه های استعماری خود را فراهم کردند. تاریخ نگاران آمریکایی اعتراف کرده اند که بردگان سرخ پوست برای مهاجران غذا تهیه کرده و شیوه کاشت ذرت و کدو و انواع حبوبات و صید ماهی و شخم زدن زمین را به آنان می آموختند.
شواهد تاریخی نشان می دهد که سرخپوستان آمریکا سرگذشت بسیار غمانگیزی داشته اند. قبایل آنها به دست فرانسویها و انگلیسیها قتل عام شدند و در نیمه دوم قرن نوزدهم توسط مرکزی آمریکا مهاجرت اجباری را پذیرفتند تا آمریکاییها در سرزمینهایشان راهآهن سراسری بنا کرده و چراگاههای آنها را به کشتزارهای عظیم و باغهای شخصی تبدیل نمایند. با ورود سفیدپوستان نژاد پرست به قاره آمریکا،صدها جنگ بزرگ و کوچک به قبایل مختلف سرخپوستان تحمیل شد و قدم به قدم آنان از زمین هایشان به عقب رانده شدند.سرزمین بسیار وسیعی بین دو اقیانوس اطلس و آرام به اشغال و تصرف مهاجران درآمد و با استفاده از برتری تسلیحاتی، مرگ بومیان آمریکایی رقم خورد.
بیشترین جنایات علیه بومیان آمریکا در دوره جرج واشنگتن، بنیان گذار جمهوری آمریکا رخ داد و به دستور مستقیم او 28 شهر از 30 شهر اصلی قوم سرخپوست "سینیکا" در ظرف پنج سال بکلی ویران و با خاک یکسان شدند. از این رو اقوام سرخپوست جرج واشنگتن را "ویرانگر شهرها" نامیدند. رئیس جمهور آمریکا معتقد بود که " گسترش تدریجی شهرک های سفید پوست نشین مستلزم آن است که سرخ پوستان وحشی همانند گرگ ها، از مناطق سکونت خود فرار کنند چون گرگ ها و سرخ پوستان هر دو موجودات درنده هستند".
یکی از رهبران قوم سرخپوست "اروکوا" در دیدار با جرج واشنگتن به او می گوید: "هنگامی که نام و یاد تو به میان می آید زنان ما از شدت ترس به پشت سرخود نگاه می کنند و رنگ چهره آنان زرد می شود... کودکان از شنیدن نام تو از شدت ترس به گردن مادرانشان آویزان می شوند".
در جریان کشتار بومیان منطقه ساندکریک، یکی از مورخین آمریکا به نام دایوید ستانارد نوشت: آمریکا به مناسبت پیروزی بر قوم سرخ پوست ساندکریک روز 27 مارس سال 1814 مراسم جشن و شادی برگزار کرد و سربازان او مامور بریدن بینی و گوش کودکان و زنان و مردان سرخ پوست شدند. در این قتل عام حدود 800 سرخ پوست بی دفاع در منطقه ساندکریک جان دادند و سرگرد چونگتون فرمانده عملیات درکنفرانس مطبوعاتی خود اظهار داشت: " من با همراهی و همکاری سربازانم خونین ترین جنگ را ضد سرخ پوستان انجام دادم و مهم ترین و مقاوم ترین پایگاه قوم سرخ پوست را ویران کردم".
بعدها کنگره آمریکا در یک اقدام نمایشی برای رسیدگی به اقدامات جنایت کارانه جان چونگتون، کمیته حقیقت یاب تشکیل داد اما امروز نژادپرستان آمریکا چونگتون را یکی از قهرمانان مشهور تاریخ خود مینامند و به منظور قدردانی و پاسداری از خدمات او خیابانها و اماکن تاریخی آمریکا را به نام او نامگذاری کردهاند.
تئودور روزولت رئیس جمهور وقت امریکا هم شجاعت سربازان خود در این اتفاقات را ستود و به وجود آنان افتخار کرد. او حادثه ساندکریک را یک اقدام اخلاقی خواند و گفت:"حادثه ساندکریک یک حرکت اخلاقی بود و برای جامعه امریکا سودمند است. از بین بردن نژاد های پست و فرومایه ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد."
آمریکائی ها پس از فراغت از جنایات خود علیه سرخپوستان، اعلام کردند که قصد دارند تمدن خود را به سرخپوستان نیز یاد بدهند. از این پس استحاله فرهنگی سرخپوستان آغاز شد. در آمریکا برای آنها اردوگاه هایی تاسیس شد و فرزندان سرخ پوستان در این اردوگاه ها فرهنگ آمریکائی را می آموختند تا پیشینه فرهنگی خود را از یاد ببرند.
و امروز سرخپوستان آمریکا در سرزمین خود بیگانه اند، آمریکائی ها برای آنان تاریخ می نویسند و فیلم های هالیوود روایتگر مهربانی های آمریکا در قبال سرخپوستان هستند. آنها به سرخپوستان می آموزند که آمریکائی ها نژاد برتر و برگزیده الهی هستند و بومیان آمریکا باید این را بپذیرند و در مقابل نژاد برتر کرنش کنند.
جنایات آمریکا علیه سرخپوستان مصداق بارز نسل کشی و نماد حقوق بشر آمریکائی است و از این رو بیش از چهل سال است که برخی از گروه های مدافع حقوق بومیان تصمیم به افشای جنایات آمریکا گرفته و هر سال با برگزاری تجمعات ، بخش های سیاه تاریخ آمریکا و اروپا را مطرح کرده و جنایات آمریکا که با نیت نابودی کامل جامعه و فرهنگ سرخپوستان انجام شد را یادآور می شوند. آنها امیدوارند که بخش آزاداندیش جامعه جهانی نیز به کمکشان آمده و با آپارتاید جدید در سرزمین اجدادی سرخپوستان مقابله نماید.